ارنوازارنواز، تا این لحظه: 15 سال و 4 ماه و 1 روز سن داره

داستان‌هاي عمه پسند

روش جیش کردن

این مال زمانیه که من هنوز ایتالیا بودم. - بابا توداری جیش می کنی یا کاکا؟ - جیش می کنم - پس چرا مثل Maschio ها (پسرها) جیش نمی کنی؟ Maschio ها اینجوری (سرپایی) جیش می کنند - آخه اونجوری ترشح میشه - یعنی چی؟ - یعنی می پاشه این ور و اونور. همه جا را کثیف می کنه - پس چرا تو مدرسه Maschio ها اونجوری جیش می کنند؟ - خب من هم بیرون اونجوری جیش می کنم ولی تو خانه اینجوری دوست دارم. - ولی تو باید مثل Maschio ها جیش کنی - ارنواز اصلا تواینجا چی کار می کنی؟ یااله برو بیرون ببینم.  
22 خرداد 1393

دعوا

ارنوار  یک تنه با کیارا و  ماریانا و نورا دعواش شده است. به مامانش گفته که توی دعوا اونا ایتالیایی فحش دادند و ارنوار فارسی
21 خرداد 1393

جلسه در مهدکودک

بابایی چند روزیه که تهرانه ارنواز حدود یکماه دیگه میاد. دلمون واسه هم تنگ میشه . دیروز مامان رفته مهدکودک. مربی ها با تک تک والدین جلسه گذاشتند و درباره بچه ها به والدین گزارش دادند. مارینا و  بییجو  از ارنواز کلی تعریف کردند و در عین حال به بعضی از اشکالاتش هم اشاره کرند. این اشکالات شامل موارد زیر بود: - ارنواز یه خورده تنبله. مامان هم تایید کرد چون هر وقت قراره اسباب بازی هاش را جمع کنه. میگه من خسته ام. - ارنواز یه نمه هم دیکتاتوره و باید حرف حرف خودش باشه. مامان هم تایید کرد و گفت حتی دوره نوزادی هم موقع عوض کردن لباس هاش دستاشو مشت می کرده و می خواسته خواسته خودش را به کرسی بنشونه - سومین ایرادش هم اینه که همه اش از ...
20 خرداد 1393

چنین گفت زرتشت

البته ارنواز علاقه نصفه نیمه ای هم به مطالعه داره و در مجموعه کتاب هایش، کتاب های متفاوتی از شعر و ادبیات به دو زبان فارسی و ایتالیایی یافت می شود ولی من یقینا به شما می گویم که هیچ کتاب فلسفه ای در میان کتاب های ارنواز نیست و من بعید می دانم حتی نام فلسفه به هر یک از این دو زبان و یا به زبان دیگه ای به گوش ارنواز خورده باشه و احیانا حتی اگه اینجوری هم نبوده باشه به شما قول می دهم که ارنواز یقینا چیزی در مورد نیچه نمی دونه و یا نخونده و به فرض محال اگه جایی کتابی از نیچه بزرگ هم دستش رسیده باشه، مسلم بدانید که اون کتاب، چنین گفت ززرتشت نبوده... حالا چرا اینو میگم چون می خواهم اضافه کنم که اگر دیشب ارنواز یکدفعه برگشت و درباره آن جمله معرو...
8 خرداد 1393

دعا

- ارنواز  اگه نگرانی، میتونی موقع خوابیدن دعا کنی - یعنی چی؟ - یعنی از خدا بخواهی که مثلا امشب خواب های خوب خوب ببینی - دعا من امشب ... - نه ارنواز، باید بگی خدایا من امشب خواب های خوب خوب ببینم - خدا! من امشب خوابم ببره - ارنواز تو که چند دقیقه دیگه خرخر می کنی، باید بگی خدایا من خواب های خوب ببینم...  
7 خرداد 1393

نگرانی

ارنواز چند روز پیش یک تکه پاستا پرید تو گلوش و حالا از گیر کردن غذا تو گلوش واهمه داره. چند باری بهش گفتم که اگر آشغال غذا تو دهنش بود، نگران نباشه و قورتش بدهد،، همه این کار را می کنند. من هم همین کار را می کنم و هیچیم نمیشه و.... حالا فرض کنید شبه و رفتیم که بخوابیم، چراع ها هم خاموشه ارنواز: بابا دهنتو باز می کنی؟ - چرا بابا؟ - باز کن دیگه - چیکار می خوای بکنی؟ - هیچی باز کن اگه میشه - بیا دهنمو باز می کنم و می بینم یک چیز گذاشت تو دهنم - چی بود بابا؟ - آشغال دهنم - چی؟ مگه دهن من آشغال دونیه؟ - خودت گفتی هیچیت نمیشه، حالا دل درد می گیری؟ ...
5 خرداد 1393
1